-
هایپرعکس ۲۵
11 بهمن 1387 23:07
بزرگراه کردستان - دی ماه ۸۷ - رکورد پیاده روی (کل کل ۲)
-
هایپریک ۳۳
10 بهمن 1387 13:56
توی یکی از رد شدن هامون از خیابون، به طور قطری از یک چهار راه بزرگ با آرمان داشتیم رد می شدیم که وایستادیم همون وسط و یه دور کامل تقریباْ چرخیدیم و ایده ی انگار مشترکی به ذهنمون اومد و اون اینکه یه عکس پانورامای ۳۶۰ درجه بگیریم از یک چهارراه و کمی بعد این تصویر و ایده رو ساختیم که در نمایشگاه احتمالی آینده یک اتاق...
-
هایپرعکس ۲۴
7 بهمن 1387 14:18
هرمزان - بهمن ماه ۸۷
-
هایپریک ۳۲
6 بهمن 1387 15:18
کی و چطور امکان داشت که یه عصر زمستونی با آناتما زیر نور خورشید نیمه جون و سایه های ناتوان از هم گسسته ی شاخه های خشک درخت پارک خلوت پشت گلستان بشینی و دسر شکلاتی و زعفرونی و بستنی نونی و سالار و پاستیل بخوری و بین هر کدوم یه نخ سیگار و بری تا اووووووج !! راستی آرمان می بینی دنیای تو شکلاتیه ! دنیای من زعفرونی ! ۴...
-
هایپرعکس ۲۳
6 بهمن 1387 15:17
همون پارکی که بار آخر با کنجکاوی و دیدن انتهای کوتاهش رمز و رازش رو گشودیم و از بین بردیم ! عصر یکی از روزهای اول بهمن ۸۷
-
هایپریک ۳۱
6 بهمن 1387 15:13
ادامه ی خودگویه ی قبلی ، توی دادمان داشتم با آرمان پیاده می چرخیدیم که بیشتر با بار طنز بهش گفتم فکر کن که این هایپریک ها چقدر قابلیت تبدیل به انیمیشن و فیلم کوتاه و حتی بلند رو داره و چه پولی از فروشش شون میشه به دست آورد و ادامه ش دادم و رسیدم به اینکه ما از همه ی بیکاران دعوت می کنیم ! که وید بزنند و هایپریک هاشون...
-
هایپرعکس ۲۲
6 بهمن 1387 15:13
حوالی بلوار دادمان - بهمن ماه ۸۷
-
هایپریک ۳۰
6 بهمن 1387 15:12
باز هم یه آخر هفته ی دیگه ! داشتم فکر می کردم که تا یه مدت دیگه دنیا به واسطه ی رشد تکنولوژی و افزایش روند ماشینیزم و جمعیت و تبعات دیگه ش ، به وضعی می رسه که نیازمند تصاویر و تعابیر و رنگ ها و شیوه های دیدن و لذت بردن ما میشه ! آره ما ! من فکر می کنم این یک مکتب و نگرش و حتی شاید یک دین جدید داره میشه ! مکتب ویدرها !...
-
هایپرعکس ۲۱
6 بهمن 1387 15:11
یوسف آباد خیابان شصتم - رو به اتوبان فکر کنم حکیم بود! دی ماه ۸۷
-
هایپریک ۲۹
6 بهمن 1387 15:09
کل کل هایپرانه (۱) : هر وقت توی خون پشت پلک هات زیر آفتاب شنا کردی و لذت شنای تابستون توی دریا رو کاملاْ حس کردی بگو منم هایپرم ! کل کل هایپرانه (۲) : هر وقت از بالای میدون سرو تقاطع یادگار پیاده قدم زدی و با موزیک از خیابون ها و اتوبان ها گذشتی و بستنی به دست توی سرما رسیدی به خانه هنرمندان بگو منم هایپرم ! ۴ بهمن...
-
هایپرعکس ۲۰
6 بهمن 1387 15:09
حاشیه اتوبان کردستان - بهمن ماه ۸۷
-
هایپریک ۲۸
6 بهمن 1387 15:07
چند روز پیش به یادت مارک آنتونی گوش می کردم .. همون سه تا کار طوفانیشو .. این بار توی یه دشت بزرگ پر از گل باهات می رقصیدم .. دستهاتو گرفته بودم و می چرخیدیم .. لباس سفید تنت کرده بودی .. میون رنگهای سبز و زرد و قرمز .. دیگه از کارهایی که می کردی .. بازیهامون .. خنده هات و شیطونی هات و در رفتن هات و اون یکی شیطنت مورد...
-
هایپرعکس ۱۹
6 بهمن 1387 15:06
پارک ناشناخته ای در هرمزان - عصر یکی از روزهای آخر دیماه ۸۷
-
هایپریک ۲۷
6 بهمن 1387 15:03
هایپریک شیدرخی تو یادت نمیاد ولی ارسباران بودم که زنگ زدی .. ارتفاع خیلی بالا بود .. تا آخر صحبتمون جدای لحن نگرانت احساس کردم صدات چقدر عوض شده و همش داشتم دنبال نشانه های آشنا می گشتم و در پاندول شک و نگرانی و نشانه های آشنای شیدرخی نوسان می کردم .. یه جوری تجربه ی بزرگراه گمشده بود ! چه ترسی بود ! تنها صداست که می...
-
هایپرعکس ۱۸
6 بهمن 1387 15:01
مجتمع گلستان - دیماه ۸۷ - یک شب و یک ماجرای به یاد موندنی!
-
هایپریک ۲۶
6 بهمن 1387 15:00
هایپریک شیدرخی یکی از فراموش نشدنی ترین هایپریک هام تجربه ی دیگری در طبقات گلستان بود ! توی راهروها می چرخیدیم و پله ها رو بالا می رفتیم و پاستیل می خوردیم و من در ویترین یک مغازه به طور اتفاقی شیدرخ رو در پوشش یکی از لباسهای یه مانکن دیدم که داشت برام طنازی می کرد ! خلاصه خنده ام گرفت و در ادامه به هر ویترینی که می...
-
هایپرعکس ۱۷
6 بهمن 1387 14:58
هرمزان - دیماه ۸۷
-
هایپریک ۲۵
6 بهمن 1387 14:43
یکی از لذت های تجربه ی هایپری خنده هاشه ! وقتی بیرون میای به اون شدت دیگه شاید به اون موضوع نخندی ولی در اون حال ناب ترین لذت رو از خنده می بری .. یه شب روی تخت دراز کشیده بودم و به سیاق همیشه موسیقی جاری بود فکر کنم این بار p.g Lost بود که به فضا فکر می کردم و اینکه در آینده شاید به دلیل نازک شدن لایه ی جو محافظ زمین...
-
هایپرعکس ۱۶
6 بهمن 1387 14:42
درخت مصنوعی پارک بلوار پاکنژاد - دیماه ۸۷
-
هایپریک ۲۴
6 بهمن 1387 14:39
بس که در این مدت، در موسیقی غوطه می خوردم و بی وقفه ، هر روز ، بیشتر از قبل در همون حالاتی که حساسیت شنوایی بالاتر رفته بود موسیقی گوش می کردم به بازیها و برداشت های مختلفی در این عرصه رسیدم و البته بماند که ناتوانی در بازیابی حجم و تفکیک بی نظیر صدا پس از خروج از اون فضا از افسوس هایی ست که در فکر هستم به طریقی جبران...
-
هایپرعکس ۱۵
6 بهمن 1387 14:37
ایران زمین - خونه ی یکی از دوستان (کلبه وحشت!) دیماه ۸۷ مهمانی خداحافظی !!
-
هایپریک ۲۳
6 بهمن 1387 14:34
شروع نوشتن هایپریک هام سخته چون می خوام دنبال علت و چگونگی آغاز این تصاویر بگردم و نمیشه ! چون انگار قاعده ای نداره ! شایدم داره ! چون می دونم که خودم دقیقاْ نقش دارم ولی نمی دونم چطور ! این بار چقدر متفاوت بود .. با ریتم آهنگ ( کاری از گروه Blueneck ) تصویری از یک میدان نبرد تاریخی در ذهنم ساخته شد به همراه یک لشگر...
-
هایپرعکس ۱۴
6 بهمن 1387 14:33
همون پارک قبلیه ! همون شب - دیماه ۸۷
-
هایپریک ۲۲
6 بهمن 1387 14:32
تو در ترس و دلهره ی دزدیدن لحظه ای از کوچه، می لرزی ... کوچه به تمام وجود اخلاق زده ت می خندد ! ۲۲ دیماه ۸۷
-
هایپرعکس ۱۳
6 بهمن 1387 14:32
بوستان تازه تأسیس پاکنژاد - شهرک غرب - دیماه ۸۷
-
هایپریک ۲۱
6 بهمن 1387 14:29
هشدار ( ۵) به جنازه ها لگد نزن .. دفنشون کن ... از دست مرده کاری بر نمیاد ... ۱۹ دیماه ۸۷
-
هایپرعکس ۱۲
6 بهمن 1387 14:28
یوسف آباد - خ ۶۰ رو به اتوبان - دیماه ۸۷ ! هایپری شب تاسوعا!
-
هایپریک ۲۰
6 بهمن 1387 14:26
روی سیم گیتار زندگی می کنم .. می لرزم .. اوج می گیرم .. فریاد می کنم .. پر و خالی میشم .. به ارگاسم بی همتایی می رسم .. بالاترین ارگاسم رو در موسیقی دیدم .. من با Porcupine Tree ارگاسم رو در موسیقی دیدم و شناختم و تجربه کردم .. شاید همه حسی رو .. این یک بلوغ و تکامله .. یک جهشه .. توهمات و تصاویر خلق شده با موسیقیش...
-
هایپرعکس ۱۱
6 بهمن 1387 14:24
بام تهران - ولنجک - دیماه ۸۷
-
هایپریک ۱۹
6 بهمن 1387 14:23
مثل همه ی تصاویر و تجربه ها نمی دونم چطور شروع شد .. موسیقی بود .. کلمه بود و غریزه .. این بار با کلمه ها به بستر یک زن رفتم ! با کلمه وارد واژن شدم ! سوار بر کلمات بودم و موسیقی ... موسیقی ... همه چیز بود .. دیالوگ بود .. خیز داشت .. فراز و فرود .. درک و حس .. وارد تنش شدم .. یک تجربه ی جدید و ناب ذهنی .. وارد رگ و...