هایپریکولوژی

نسخه آزمایشی یک ایده ! دست آوردها و بازنمودها و رخدادهای دنیای هایپری من !

هایپریکولوژی

نسخه آزمایشی یک ایده ! دست آوردها و بازنمودها و رخدادهای دنیای هایپری من !

هایپرر ۰۳

یکی از آهنگ هایی که بارها روش مفهوم پردازی کردم ... کار زیبایی که پیشنهاد می کنم کل آلبومش رو گوش کنید .. خاطرات زیبایی با این آهنگ دارم ... 

 

Song : The Longest Night

Album : Enlightened False Consciousness

 Artist : French Teen Idol

هایپرر ۰۲

 این هم دومین آهنگی که همزمان با آهنگ قبلیه اون هایپریک اولم رو ساختند ... کل این آلبوم که انگار تنها آلبوم این گروهه هنوز رو به همراه اون کلیپش که در همون متن وبلاگ نبش گذاشتمش رو پیشنهاد می کنم ... در ضمن مایل بودم به هایپریک هام نمره بدین .. مایلم گرید بندی شون کنم ... 

Song : Eternal Jellyfish Ballet

Album : Tales And Dreams 

 Artist : Kwoon 

Year : 2006

هایپرر ۰۱

این اولین هایپرریه که میزارم و تو این مدت تکلیفم با این بخش روشن نشد آخر ! چون هایپرر تعریف گسترده ای داره برام و شامل خیلی چیزها میشه که تصور هم شاید نتونید بکنید .. ولی فعلاً برای شروع کار می خوام موزیک های بی نظیری که متعلق به دنیای جدید شنیداری ام هستند رو بدون لینک دانلود ( چون حوصله شو ندارم!) براتون بذارم .. خودتون در صورت تمایل زحمت بکشید پیدا کنید . حتماً گوش کنید . برای اولین کار با اطمینان خاطر به آهنگی اشاره می کنم که در اولین هایپریکم که در این وبلاگ نیست و در نبش گذاشتمش و ورود من به فضای هایپریک ها بود معرفیش کردم .. کاری از گروه متفاوت Kwoon ... کاری اونقدر سایکودلیک که با قدرت من رو به عمق فضای معنایی و تصاویری و توهمی ویدهای بیکرانه برد و دنیای دیگری رو برام آغاز کرد ...

 

Song : The Beast  

Album : Tales And Dreams 

 Artist : Kwoon 

Year : 2006

هایپریک ۱

یک صفحه ی سوراخدار رول مانند که با شیب ملایمی به پایین می چرخه میاد به ذهنم ... از بالا هر از چند گاهی چند تا گوی کوچیک می افتند و روی رول حرکت می کنند . رول به سمت چپ و راست نوسانات آروم و گاه تندی هم داره که در نتیجه گوی ها مواج حرکت می کنند و به همدیگه می خورن و دور میشن ! در مسیر حرکت گوی ها از وقت افتادنشون و طی مسیر از جرم رول می گیرند و بزرگتر میشن ... در این حین بعضی گوی ها در مراحل مختلف داخل سوراخهای دوار می افتند بعضی ها که از سوراخ رد میشن از دور خارج میشن و به یک فضای تیره ی زنگ زده ی مخوف می افتند که یک تلی از این گوی ها به رنگ قهوه ای سوخته ی زنگار زده روی هم تلنبار شدن ... بعضی هستند که از سوراخ رد نمیشن و در اون گیر می کنند .. اینها گاه با ضربه ی چند تا گوی از پشت از جا در میارن و ادامه میدن و بعضی هاشون هم در نمیان و مسیر گویی که بهش بخوره رو منحرف می کنند یعنی حالت و روند حرکتیش رو عوض می کنند ! اینها نمیشه تاوان و بهایی باشه برای پر کردن و کمتر کردن این چاله ها ؟ بعضی ها به محض افتادن به طرز مفهوماْ خنده داری ! توی یک سوراخ می افتند و رد میشن و هیچ حرکتی روی رول نمی کنند و جالب هم می تونه باشه که یک گوی از ابتدا داخل یک سوراخ گیر کنه ! تا بزرگتر شه که یا خارج میشه یا همینطور می مونه !! طول این رول گردان به اندازه ی آخرین مسافتیه که یک گوی طی کرده تا در گودال افتاده ! حالا بشین و به حرکت گوی ها نگاه کن و زندگی و داستان بساز و موسیقی گوش کن ... موسیقی ... موسیقی ... مری وانا ! مر وانا ...  

 

۱۴ آذر ۸۷