هایپریکولوژی

نسخه آزمایشی یک ایده ! دست آوردها و بازنمودها و رخدادهای دنیای هایپری من !

هایپریکولوژی

نسخه آزمایشی یک ایده ! دست آوردها و بازنمودها و رخدادهای دنیای هایپری من !

هایپرر ۲۲

Song : High Hopes

Album : Live In Gdansk

   Artist : David Gilmour 

Composer : David Gilmour; Roger Waters

Year : 2008

 Genre : Progressive Rock 

 

اینو که دیگه باید اکثراً شنیده باشند ... اطلاعات اصلی این آهنگها یعنی آلبوم اوریجینال و اصلی شون و نیز همچنین دیدن کارهای احیاناً تصویری و کلیپ هاشون و مخصوصاً اشعار و لیریک های جداً قابل توجه و ارزشمند خیلی از این آهنگها مقوله ایه که بنا به تنبلی و شاید نبودن امکانات و فضاش و یه سری عوامل دیگه فرصت و امکان پرداختن بهشون نیست و نمیشه معرفی و عرضه کرد که از نگاه من از لطف و ارزش کار خیلی کم می کنه امیدوارم خواننده و شنونده ی مشتاق زحمت این خلاء رو در کار معرفی من بکشه و قول میدم ارزشش رو داشته باشه ... در ضمن این روزها جدای اتفاقات فرو کاهنده و پر فشار ناخوشایند دوباره که شاید در جایی روزی چیزی ازش نوشتم به قول وفا نکرده ام فکر می کردم و تصمیم گرفتم که نه در یک متن کامل و جامع که دیگه از من بر نمیاد بلکه در نکته ها و اشارات هر از چند گاهی به سویه های تحلیل و نقدم از این تجربه و پدیده بپردازم . همین !

هایپر عکس ۴۴

 

 اردیبهشت ۸۸ - تهران - شهرک غرب

تا به حال تهران رو اینجوری دیده بودین ؟  

 

 

 

چه روزی بود و چه آسمونی !! 

 

 

 فتوبلاگم رو هم ببینید ! لینکش همین بغله !

هایپرر ۲۱

Song : Comfortably Numb

Album : Live In Gdansk

   Artist : David Gilmour 

Composer : David Gilmour; Roger Waters

Year : 2008

 Genre : Progressive Rock 

 

خداست این آهنگ .. تأکید دارم اگه اهل راک هستید این آهنگ ها رو در این اجرای دیوید گیلمور بشنوید ... بی نظیرند ! هر کاری که شاید میشد با گیتار و یک آهنگ کرد روش انجام داده انگار ! تصور نواختن این آهنگ آنچنان ارگاسم و تخلیه و لذتی رو برام در پی داره که فکر می کنم موسیقی بالاترین و عمیق ترین هنریه که من تا به حال تجربه کردم و شناختم ! آخه چطور از این همه شگفتی و ذوق و لذتم بگم ... من کلمه و جمله نداررررررررم ! دونه دونه ی آهنگاش برای یه بار زندگی کردنه ! شاید این لذت و حس ها رو مدیون یکی از ویژگی های درونیم باشم که لحظه و لذت رو در بالاترین حدی که می تونه بهم عرضه کنه می بینم و ارتباط می گیرم واسه همین میزان شگفتی اولیه ام از دیدن و لذت بردن از یک فیلم یا موسیقی به نسبت اکثر اطرافیانم همیشه بیشتر بوده .. خیلی ها کند تر و لایه به لایه پیش میان ولی پیک های لذت و غم در درون من بنا به تجربه دامنه های زیادی دارن و این رو نوعی ویژگی و مشخصه ام می دونم ! حالا که نگاه می کنم می بینم در طول زندگیم این پروسه طی میشد .. ابتدا ناخودآگاه و این روزها آگاهانه ! که فارغ از پیش آگاهی و نقد ، هر انچه که یک اتفاق یا پدیده و ابژه ای می تونه به من ببخشه رو دریافت می کنم و به صورت بکر باهاش مواجه میشم .. زمانی که از این مرحله ی لذت ها و پیامهای بکر و نابش رد شدم زمان نقد و باز شناسی و تحلیل می رسه ! تقریباً همه ی مراحل زندگیمو اینطور می بینم ! فقط زمان و کیفیتشون فرق می کنه ! در مورد وید هم این اواخر همین اتفاق افتاده ...

هایپریک ۴۱

باز هم توی آلاچیقیم

! به خورشید قرمز غروب خیره موندیم و اصراری که داره واسه محو نشدن ! از یه لایه و باریکه ابر رد میشه و می بینم با چه اصراری ابر رو مثل پرده با دستهاش زده کنار و داره به مایی که اینطور خیره بهش زل زدیم نگاه می کنه! یاد پی آرونفسکی می افتم ! وقتی بچه بودم مادرم بهم می گفت به نور خورشید زل نزن ! ... یاد کنجکاوی کودکی خودم می افتم که از پشت یک نگاتیو چند لایه به خورشیدی که پشتش تبدیل به یک دایره سفید شده بود نگاه می کردم و انگار داخلش دنبال رمز و رازی می گشتم!! جالبه ! انگار دو نفر رو بالاخره پیدا کرده که دارن خیره خیره بهش نگاه می کنند ! درگیر همین بازی بودم که نمی دونم چطور تصاویری که می دیدم شکل و ترکیب بندی دیگری به خودشون گرفتند .. ابرها و غبار اطراف خورشید برام به وضوح شبیه کوه و تپه هایی شد که انگار تداعی گر دنیا و سرزمینی در آن سوی کره زمین بود .. ازش تعبیر به جهان همسایه کردم و الان که دارم می نویسم مثل شمای خواننده می بینم که حس و لذت بازیگوشانه ی اون لحظه تداعی و باز آفرینی نمیشه ..بالاخره آناتما بود دیگه ! غیر قابل پیش بینیه !

هایپر عکس ۴۳

 

 

معلومه دیگه ! اردیبهشت ۸۸ ... عجب بهار بی سابقه ی عجیبی بود امسال ! این چشمها چیز دیگه ای می دیدن امسال ! البته همه یه چیز دیگه دیدن !  

 

 

 

 

 

این برج واسه هر کی خیر نداشت واسه من یکی خوب داشت !  به اون فتوبلاگم هم سر بزنید !

هایپرر ۲۰

Song : Then I Close My Eyes

Album : Live In Gdansk

  Artist : David Gilmour

Year : 2008

 Genre : Progressive Rock   

 

چقدر سفر یه روزه ی بهشهر خوب بود .. انگار آزاد شدم ! خواب های عجیبی این مدت دیدم که اگه یادم بمونه توی نبش می نویسم ... شاید کم متأثر از کتاب آخری که دارم می خونم نباشه .. یه کاریه از مالینفسکی .. ایده های شیطانی به نظرم رسیده ! از شوخی گذشته در مورد خانواده و آموزش و مدرسه و ... حرفهایی دارم که نمی دونم کی وقت میشه بنویسم ! کتاب غریزه جنسی و سرکوبی آن در جوامع ابتدایی از مالینفسکی !

هایپرر ۱۹

Song : The Blue

Album : Live In Gdansk

  Artist : David Gilour

Year : 2008

 Genre : Progressive Rock     

 لذت بیکرانی رو بهم چشوند ! دوباره متولدم کرده انگار این آلبوم ! کارهای ماندگار دیوید گیلمور در زیباترین اجراشون شاید !! دنیای جدید موسیقی آغاز شد ... نمی دونم چقدر طول می کشه که بتونم با نواختن حرفم رو بزنم ... منتظرم ...

هایپر عکس ۴۲

 

 

تهران - اردیبهشت ۸۸  

خدایی قشنگه نه ؟ چه موجوداتی میشه توش دیدا ! نه ؟ ربطیم به هایپری نداره دیگه ! فقط چشم هایپری شکارش می کنه !! 

 

 

 

طرفهای فرحزادی و خونه آرمان ایناست ! یک دشت پر نشانه و خاطره ...  

یه سفر پیش رویه ! یه سفر خوب ! یه سفر خوب ! ( به یاد جغد توی چوبین ! )

هایپرر ۱۸

Song : Cloudy Now

Album : Blackfield

  Artist : Blackfield 

Composer : Aviv Geffen; Steven Wilson

Year : 2004

 Genre : Alternative Rock   

 

به علت بی حوصله گی تو همین هایپرر مابقی آهنگهای این باند رو که دوست دارم معرفی می کنم تا زودتر به گروه های دیگه برسم ! توی دو آلبومی که ازش دارم آهنگهایی مثل : End of The World , Hello , Miss You , Perfect World , The Hole In Me... 

فکر می کنم برای همه پیش اومده که یک آلبوم قرین دوره و خاطره ای میشه .. برای من هم این آلبوم و فضای آهنگهاش یادآور دوره و خاطرات خاصی شده . چون دارم ازش می گذرم اینو گفتم ! در کل روزهای خوبی نبود این مدت و امیدوارم تغییرات ناشی از این دوره ی پر فشار زودتر خودشون رو به نشانه ی پایان بحران نشون بدن ! درگیر فضای داستانی چوبک بودن هم کم تأثیر گذار نیست بر این به درون خزیدن و سرگردانی کم سابقه! نکته ی قابل ذکر دیگه جلب توجه چشمان ناظر و گاهاً نگران یا منتقد به نگاهی از بالا و پروسه نگر بر زندگی منه و دقت بر مراحل گذرا و متغیر و به تعبیری پویای سیر زندگی پر فراز و نشیب من ... چیزی که همیشه علیرغم هزینه های گزاف و فشارهای (نمی تونم اعتراف نکنم !) روان فرسای این تغییرات و تجربه ها می پسندیدم . تا زمانی ناخودآگاه صورت می گرفت و مدتی ست که با شناخت و آگاهی ناظر بر جدال تز و آنتی تز ها هستم .. بنا به دلایلی تا مدتی کامپیوتر شخصی ندارم و کمتر می تونم بنویسم . هر چند در این مدت هم زیاد فعال نبودم .. دعوت به جا و حیات بخش نوید به مکث و بازگشت به فضای منطقی و منظم و پر آرامش و پر تعمق موسیقی کلاسیک تغییرات چشمگیری در سویه های انتقادی ام به زندگی ام و انتخاب هام داشته که البته نقش به هم ریزنده و از نو سازنده ی کتاب رفیق قضایی هم نباید ناگفته بمونه ...

هایپرر ۱۷

Song : Some Day

Album : Blackfield II

  Artist : Blackfield 

Composer : Aviv Geffen; Steven Wilson

Year : 2007

 Genre : Melodic Rock  

 

باهات بارها می میرم و زنده میشم استیون ویلسون ! با اینکه روزهای خوبی نیست و چه جسمی و روحی دچار التهاب و آشفتگی و ضعف و بحران و افت شدید کم سابقه ام ولی تنها لذت و پناهگاه من کارهای بی نظیر این خدای منه که آرامش و لذت رو برام به ارمغان میاره ! البته میشه به جای معرفی تک تک کارها به البوم اشاره کنم ( که می کنم ! ) و در صورت تمایل کل کارهای آلبوم رو بشنوید و من به گروه ها و آلبوم های دیگه و کارهای تاپ آلبوم ها اشاره کنم ! احتمالاً این کار رو خواهم کرد ! انرژی زیادی می خواد به روز نگه داشتن 5 تا وبلاگ و چند تا صفحه اون هم با این وسواس ذهنی عجیب و آزارنده ای که من دارم .. با این وقت کم بیشتر دارم خودم رو تحت فشار میزارم ! زور میزنم که زودتر از این دوران پر فشار خارج شم ولی همه چی مبهم و مه آلود و مخدوشه ! بگذریم فایده ای نداره !!

هایپرر ۱۶

Song : Epidemic

Album : Blackfield II

  Artist : Blackfield 

Composer : Aviv Geffen; Steven Wilson

Year : 2007

 Genre : Melodic Rock 

 

اینقدر کار خوب داره این لعنتی که می خوام یه دفعه همشو معرفی کنم ... این دفعه 2 تا میزارم تا بعد ! می پرستم این مرد و دنیای دیداری-شنیداریش رو ! ایمان دارم که زیبایی روح و روان و رفتار و دنیاتون کاملاً متأثر از خوراک های فرهنگی - هنری روزانه ایه که به انتخاب یا اجبار دارید مصرف می کنید! دقت کنید لطفاً ! واسه همینه که من میگم آدمها رو از روی موسیقی هایی که گوش میدن و سلیقه ی هنری شون می تونم پیش بینی کنم و بشناسم! با موسیقی به دل زندگی روزمره و تجربه های هر روزه تون برید ! به خیابون برید و به آدمها و چهره ها و روابط نگاه کنید و تفسیر و خوانش جدید موزیکال استیون ویلسونی رو ببینید و تجربه کنید ! قطعاً با هر موزیکی نمی تونید حرف و لذتم رو درک کنید . تجربه ی فاصله گرفتن از ابژه ی مورد شناخت و نگاه تفسیری - روایتی به نظرم به عوامل و توانمندیهایی ربط داره که از هر کسی نمی تونم انتظار داشته باشم . ولی فکر کنم اگه کسی توان لذت بردن از این موسیقی ها رو داشته باشه می تونه به حداقل ها رسیده باشه ! قابل ذکره که انتقادهای قوی و تازه ای به تجربه ی این دورانم داشتم ! دوران دوری و فاصله رو می خوام تجربه کنم ! نیازه بعد از یک ترمز و مکث عمیق درونی! 

بلک فیلد رو تموم کنم میرم سراغ کارهای اصلی استیون در Porcupine Tree !

هایپر عکس ۴۱

 

 

یه عصر هایپری ! کره خوری و مابقی ماجرا ! 

 

 

 

و خونه ی خاطرات و لهو و لعب و تفریحات سالم و ناسالم ما! هر جای این خونه با خودش خاطره ای رو به همراه داره! اکثرشونم مگو اند آخه !

هایپرر 15

Song : Glow

Album : Blackfield

 Artist : Blackfield

Year : 2004

 Genre : Alternative Rock 

 

دیگه طاقت نیاوردم که از خدای زمینی من نگم .. از Steven Wilson .. به زودی ستایشنامه ای براش خواهم نوشت ... بیشتر از 700 کار داره و با باندهای بسیاری کار کرده و گروه اصلیش هم که همون Porcopine Tree معروفه و مهندس صداست .. توی این پروژه ش یعنی Blackfield چه لذت بی پایانی از این همه موسیقی زیبا بردم ... به آرمان می گفتم چه لذتیه وقتی میری تو یه آلبوم و می دونی همه ی آهنگاش قشنگ و قوی اند . پشت سر هم 20 اهنگ زیبا و بالا شنیدن نایی برای آدم نمیزاره ! باور کنید فکر می کردم چه بطالت هرز چندش آوریه درگیر و مخاطب کارهای پاپ و رپ و سنتی موندن ! بی نظیرند این کارها .. هر چی الان بگم کم گفتم ... از این دو روزی که گذشت با این آلبوم و ... تازه قدرت این خدای زیبا رو در کارهای تصویری و کلیپ هاش ببینید ... کارهایی که با No-Man اجرا کرده و ... شکوه سایکودلیک موسیقی و تصاویرش زیباترین تجربه ای بود که شاید تا به حال داشتم .. نگاه و تجربه ی دیگری از دنیا ... بی صبرانه منتظر لحظه ای ام که می خوام اون متن رو شروع کنم .. هر روز زوایای جدیدی از این تجربه و مقوله به ذهنم می رسه و در بحث ها شکل میدم بهش .. کاش فقط یادم نره !!  

راستی نشد که اشاره نکنم به بوی خاک و آب و بسته ای که به آب سپرده شد !! عجیب ، زیبا و فراموش نشدنی بود شب ِ آبی بر آتش و حسرت خاموش نوزایشی که تا دیروز سادو مازوخیستی بود و امروز شاید دعوتی پر لذت برای ادای دین!!